چطور در دل بحران زندگی کنیم؟/تهران؛ چند روز بعد از زلزله
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۱۰۷۱۷
گروه اجتماعی خبرگزاری فارس، زلزله، واقعه ای که همیشه مردم از آن به عنوان حادثهای ترسناک و خانه خراب کن یاد میکنند و همواره بیم این را دارند که نکند زمین لرزهای رخ بدهد.کشور ما بر روی کمربند زلزله جهان قرار دارد و هر از گاهی این گسلها تکانی خورده و برخی از نقاط کشور می لرزد.
در بحث زلزله در کشور، تهران در مقایسه با دیگر شهرها از حساسیت ویژهای برخوردار است و دلیل آن تراکم بالای جمعیت و نیز تمرکز بسیاری از زیر ساختها در این شهر و یا اطراف آن است، همچنین تهران بر روی چندین گسل زلزله قرار دارد و در صورت فعالیت این گسلها خطرات بسیاری گریبان پایتخت ایران خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تهران را به نوعی میتوان شهر گسلها نام گذاری کرد چرا که تعداد زیادی از گسل است که شامل گسلهای مُشا، فشم، ملاصدرا، نیاوران، تِلو پایین، محمودیه، شیان، گسل معکوس امامزاده داوود، کوث، شمال ری، جنوب ری، کهریزک، گرمسار، پیشوا و پارچین میشود؛ البته گسلهای فرعی زیادی در سطح شهر تهران وجود دارد مانند نارمک، شادآباد، داوودیه، عباسآباد، باغ فیض و ...، که فعال شدن سه گسل مشا، جنوب ری و شمال تهران هر کدام خسارات و شدت گوناگونی را در هر منطقه از تهران در پی خواهد داشت.
اما همیشه در خصوص وقوع زلزله مباحثی مطرح شده است اماباید بدانیم باید پس از این حادثه و یا بحران های دیگر چه کرد. در این زمینه با شاهین مظفری معاون بازیابی، توانمند سازی و مشارکت جامعه محور سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران به گفت و گو نشستیم.
در بیشتر مواقع مسوولان در خصوص وقوع حوادث و آسیب های آن صحبت می کنند و اینکه مثلا اگر زلزله رخ دهد اینقدر از ساختمان ها اسیب دیده و تعدادی از شهروندان جان خود را از دست می دهند و .... اما درخصوص اقدامات پس از حادثه توضیحات جامعی داده نشده است لطفا توضیح دهید سازمان مدیریت بحران شهر تهران چه برنامه ای برای بعد از حوادث در شهر تهران دارد؟
دانش و تجارب کسب شده، برای کتابخانه نیست/مدیریت مطلوب شرایط اضطراری پس از بلایا، بستگی به هماهنگیها و برنامهریزیهای قبلی دارد
سوانح و بلایای طبیعی همواره صدمات جبران ناپذیری به ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی و محیط زیست انسانها وارد کرده است. به تجربه و در مطالعات مختلف تأیید شده که مدیریت مطلوب شرایط اضطراری پس از بلایا، بستگی به هماهنگیها و برنامهریزیهای قبلی سازمانها ،شهر و شهروندان دارد.
بازگشت به شرایط زندگی عادی و اقدامات و آمادگیهای متناسب با آن، اهمیتی صد چندان دارد
با توجه به آسیبپذیریهای بعضاً چندین و چند ساله کلانشهر تهران و تمرکز بخش قابل توجهی از سرمایههای انسانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور در این شهر، اهمیت توجه به مرحله بازیابی بعد از حوادث و بلایا، رفع نواقص و مشکلات، بازگشت به شرایط زندگی عادی و اقدامات و آمادگیهای متناسب با آن، اهمیتی صد چندان مییابد.
اقداماتی که فراتر از پاسخ به سانحه، پشتیبانی نیازهای سریع حیاتی و چالش های اولیه را در بر گرفته و تا رسیدن جامعه به وضعیت پایدار و خود اتکاء و افزایش توانایی ها و ظرفیت ها، تداوم می یابد.
برای کاهش خطرات ناشی از حوادث چه برنامه ای دارید؟ آیا مدیریت یکپارچه در هنگام بروز حوادث در کشور وجود دارد؟
اولویت رویکرد حذف و کاهش خطرات/هزینه های مقابله و مدیریت سوانح و بلایا/ایجاد مدیریت یکپارچه در سیاستگذاری و برنامه ریزی فرآیند بازسازی
توجه و اقدام مناسب در پایش، حذف و کاهش پتانسیل های خطر در سطح شهر، با هماهنگ سازی اقدامات، ایجاد مدیریت یکپارچه در سیاستگذاری و برنامه ریزی فرآیند بازسازی و بازتوانی و آگاه سازی ذینفعان؛ در کاهش تعداد، تکرار و شدت خسارات حوادث، یک رویکرد اثبات شده و به روزاست،که کاهش دوره زمانی و هزینه های مقابله و مدیریت سوانح و بلایا و تأمین نیازمندی های بازسازی و بازتوانی پس از بلایا را به دنبال خود خواهد داشت.
در حوزه مدیریت بحران برای مدیریت شرایط اضطراری چه برنامه ای دارید؟ ازظرفیت اجتماعی متخصصین در این امر استفاده می شود؟
شبکه سازی متخصصین، تقویت دانش و مهارتهای اختصاصی/ استفاده از خدمات توانبخشی جسمی و روانی و حتی اقتصادی و خانوادگی
شاید بتوان گفت در جامعه امروز ما، فرهنگسازی لازم و فراگیر در استفاده از خدمات توانبخشی جسمی و روانی و حتی اقتصادی و خانوادگی، انجام نشده است و در شرایط بروز و حاد شدن یک آسیب است که در مقام جستجوی درمان و رفع آن برمی آییم و البته بازهم شناخت علل پدید آمدن آسیب و مسائلی از این دست، جایگاه لازم را ندارد. یکی از راهکارهایی که در حوزه مدیریت بحران برای مدیریت شرایط اضطراری پیشبینی و در زمان عادی نیز قابل پیگیری و بهره برداری میتواند باشد؛ شبکه سازی متخصصین، تقویت دانش و مهارتهای اختصاصی ایشان، معرفی خدمات آنها به جامعه و تقویت تعاملات اجتماعی در این حوزه است.
چطور گروه ها آسیب پذیر در مناطق و محلات مختلف شهر را شناسایی می کنید؟ در این زمینه توضیح دهید.
تقویت مهارتهای کمکهای اولیه روانشناختی و جسمی/ اجرای طرحهای مختلف فرهنگی و ارائه خدمات توسط متخصصین به صورت رایگان و داوطلبانه
اگر در محدوده هر محله، موقعیت و زمانبندی و ارائه کنندگان خدمات مختلف توانبخشی برای مردم محلی مشخص باشد گروههای مختلف آسیب پذیر شناسایی و دیگر افراد نیازمند به مزیتهای استفاده از این خدمات آگاهی یابند، چه بسا با تقویت مهارتهای کمکهای اولیه روانشناختی و جسمی،شناخت مسئله و ... کاهش قابل توجهی را در آسیب های نیازمند خدمات جدی درمانی، شاهد باشیم.
اجرای طرحهای مختلف فرهنگی و ارائه خدمات توسط متخصصین به صورت رایگان و داوطلبانه در یک یا چند روز خاص از سال، به نظر میرسد میتواند در فرهنگسازی و اصلاح نگرشها، نقش موثری ایفا کرده، ظرفیتی قابل اعتماد و تقویت شده برای مدیریت شرایط اضطراری در آن محدوده، فراهم کند.
چقدر برای مواقع پس از بحران آماده هستید؟ آیا اموزش های لازم در این زمینه را به شهروندان داده اید؟ وظیفه مدیران در تهران پس زلزله چیست؟ دراین باره توضیح دهید.
بهبود شرایط اضطراری جامعه، بیش از هر زمینه دیگری، موضوعی فرهنگی است/ عدم کفایت یا صرف تسهیلات بازسازی و بازتوانی در محل نامناسب
عبارتهایی از این دست که "خُب مسئولین رسیدگی کنند. مسئولان باید بیایند و ببینند و تصمیم بگیرند. تا زمان عادی شدن وضعیت، تمام نیازمندیهای افراد سانحه دیده از بیرون منطقه تأمین میشود. عدم کفایت یا صرف تسهیلات بازسازی و بازتوانی در محل نامناسب یا باقی ماندن ساختمان ها و تأسیسات در وضعیت خسارت دیده، با هدف انجام ارزیابی های تخمین خسارت یا تعیین و تخصیص اعتبارات، نقش ضعیف بنگاههای اقتصادی و جبران خسارات توسط شرکتهای بیمه گر"، همگی نشان از کم کاری ماست.
بهبود شرایط اضطراری جامعه، بیش از هر زمینه دیگری، موضوعی فرهنگی است
مشارکت ذینفعان متعدد به ویژه افراد و منطقه آسیب دیده در پیشگیری و کاهش زمینه های ایجاد یا افزایش خسارات یا جبران خسارات وارد شده و بهبود شرایط اضطراری جامعه، بیش از هر زمینه دیگری، موضوعی فرهنگی است. دانشی که در مدیریت حوادث به طور کامل عملیاتی نشده و از مواهب آن از جمله آمادگی به مراتب بیشتر در حوادث مشابه، بی نصیب مانده ایم.
چقدر زیر ساخت برای وقوع رویدادهای طبیعی داریم و اینکه نقش مردم بعد از وقوع بحران چقدر است؟
مدیریت بحران پس از بلایا، یک موضوع مردمی است/شرایط اضطراری، شرایط آزمون و خطا نیست
اتفاقات طبیعی مانند زلزله ، طوفان یا سیل، بسته به شدت و تعداد تکرار، تغییرات محیطی را با خود به همراه خواهند داشت. هرچه آشنایی و آمادگی مردم در برابر آنها بیشتر باشد و زیرساختها با لحاظ احتمال وقوع این رویدادهای طبیعی برپا شده باشند، اثرات سوء این تغییرات کاهش چشمگیری خواهد داشت. پرداختن حداکثری به تمامی موارد قابل پیشبینی و پیشگیری از خطرات در کنار اعتماد کامل به لطف خدا، موضوعی است که از مردم آغاز و با همراهی مردم، انجام پذیر میشود.
برای گروههای آسیب پذیر جمعیتی از جمله زنان، سالمندان، کودکان، افراد دارای معلولیت و افراد آسیب دیده بعد از وقوع حوادث طبیعی چه برنامه ای دارید؟
اگر بیمه ها در مواقع بحران حمایت و پوشش لازم را ندارند و یا دسترسی مناسب و کافی به تجهیزات و اقلام کمکی وجود ندارد؛ جای تأمل اساسی است/شرایط اضطراری به هیچ وجه، جای آزمون و خطا نیست
اگر با بررسی نحوه پاسخگویی به نیازهای روزمره توانبخشی اجتماعی، جسمی و روحی گروههای آسیب پذیر جمعیتی از جمله زنان، سالمندان، کودکان، افراد دارای معلولیت و افراد آسیب دیده و درمعرض آسیب اجتماعی از جمله افراد بی خانمان، کودکان کار و خیابان و ... به این نتیجه رسیدیم که کار زیادی برای انجام دادن هست. اگر بیمه های مختلف، از تمامی این نیازها، حمایت و پوشش لازم را ندارند و یا دسترسی مناسب و کافی به تجهیزات و اقلام کمکی وجود ندارد؛ جای تأمل اساسی است. چه رسد به ساز و کار ارائه خدمات در شرایط اضطراری بعد از بلایا که به جمعیت این گروه های آسیب پذیر و فوریت رسیدگی ها، افزوده می شود و به هیچ وجه، جای آزمون و خطا نیست.
ایا تمام جوانب حوادث دیده شده است؟مسوولان، سازمان ها و نهادهای مربوطه در این زمینه وظایف خود را می دانند؟
اینکه از حادثه ای به حادثه دیگر اشتباهات و نا آمادگی هایی تکراری را حتی در مواردی محدود، تجربه کنیم، زیبنده فرهنگ غنی ما نیست
اینکه به تمامی جوانب حتی یک حادثه کوچک بپردازیم و از کنار آن به سادگی نگذریم علت یا علل مختلف رخداد و حادثه را جستجو کنیم تمامی آسیب دیدگان و مسئولان مرتبط با آن را مدنظر قرار دهیم و درس آموخته های آن را در اصلاح فرآیندها و دستورالعمل ها لحاظ کنیم و از حادثه ای به حادثه دیگر، اشتباهات و ناآمادگی هایی تکراری را حتی در مواردی محدود، تجربه کنیم، زیبنده فرهنگ غنی و منش عالی مردم ما نیست.
حمایت و الزام قانونی برای برنامه ملی بازسازی و بازتوانی وجود دارد؟ آیا سازمان مدیریت بحران کشور در این زمینه ورود می کند؟ در این باره توضیح دهید.
برنامه ملی بازسازی و بازتوانی توسط سازمان مدیریت بحران کشور به دستگاه های مرتبط ابلاغ شد
در همین راستا برنامه ملی بازسازی و بازتوانی بر اساس بند ج ماده 4 قانون مدیریت بحران کشور توسط سازمان مدیریت بحران کشور به دستگاه های مرتبط ابلاغ شده است. در این سند ضوابط، چارچوب ها، الگوها و روش های مؤثر و تهیه طرح های بازسازی قبل و بعد از حوادث و سوانح با مشارکت همه سازمان ها و دستگاه های مسئول موضوع ماده 2 این قانون با رعایت سایر قوانین و مقررات در چارچوب راهبرد ملی مدیریت بحران تهیه شده است.
در هنگام حوادث و بحران ها، پیامدها و صدماتی قابل توجه که در موارد زیادی قابل پیشگیری بوده اند/ جزئیات و فرآیندهای اختصاصی اجرایی، برنامه ریزی ها و اقدامات بازسازی و بازتوانی در هریک از استانها
این سند در سطح ملی است و نیازمند جزئیات و فرآیندهای اختصاصی اجرایی، برنامه ریزی ها و اقدامات بازسازی و بازتوانی در هریک از استانها و مناطق مختلف کشور است. باید دقت داشت که غفلت از تدوین سیاست ها، راهبردها و برنامه های منطقه ای مبتنی بر نیازها و چالش ها و درنظر گرفتن این جزئیات در هر شهر، استان و شهرستان و کاستی های اجرایی بعد آن ، در هنگام حوادث و بحران ها، پیامدها و صدماتی قابل توجه که در موارد زیادی قابل پیشگیری بوده اند را، برای مردم منطقه حادثه دیده در بر خواهد داشت.
همیاری و مشارکت فعال جمعی از اساتید، مدیران صاحب تجربه و فعالان اجتماعی در حوزه بازسازی و بازتوانی شهر
البته حمایت نخبگان هم مهم است.تشکیل کمیته ها و هیأت های اندیشهورز از دیگر راهبردهایی است که با هدف تقویت نگاه کارشناسانه، علمی و همه جانبه نگر به مسائل شهر و شهروندان مدنظر بوده و با همیاری و مشارکت فعال جمعی از اساتید، مدیران صاحب تجربه و فعالان اجتماعی در حوزه بازسازی و بازتوانی شهر و شهروندان پس از حوادث و بلایا نیز، در حال پیگیری آن هستیم.
برنامه های سازمان مدیریت بحران در گروه های دوام را توضیح دهید؟
دورههای تخصصی ویژه اعضای دوام و بهرهمندی از ظرفیت این گروههای مردمی برای فرهنگسازی
گروههای دوام با بیش از ۲۱ هزار نفر از بزرگترین تشکیلات ساماندهی شده است. دورههای تخصصی ویژه اعضای دوام و بهرهمندی از ظرفیت این گروههای مردمی برای فرهنگسازی و ارتقای ایمنی بیشتر خانوادهها و محلات برگزار می شود.
کتاب های در زمینه مدیریت بحران، مخاطرات طبیعی، پدافند غیرعامل، HSE، سلامت در بلایا داریم
البته بنده همین جا در خصوص کتابخانه سازمان مدیریت بحران توضیحاتی هم بدهم که با گذشت بیش از ۱۰ سال از تاریخ تأسیس، با دارا بودن ۲۵۳۰ عنوان کتاب فارسی و ۲۶۱ عنوان کتاب لاتین ظرفیت مناسبی برای بهره برداری شهروندان است و در این کتابخانه کتاب های در زمینه مدیریت بحران، مخاطرات طبیعی، پدافند غیرعامل، HSE، سلامت در بلایا، تاب آوری، عمران – معماری - اطلاعات مکانی،شهرسازی، ارتباطات و بحران، بهسازی لرزه ای و حوزه های مرتبط وجود دارد و هدف اصلی کتابخانۀ سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، تهیه و گردآوری منابع علمی و تقویت پشتیبانی علمی از برنامههای مطالعاتی و ارتقاء دانش در حوزه مدیریت بحران و سازمان است.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: زلزله شهر تهران ساختمان فاجعه سازمان مدیریت بحران بازسازی و بازتوانی مدیریت بحران کشور برنامه ریزی ها شرایط اضطراری چه برنامه ای پس از بلایا توضیح دهید قابل توجه شهر تهران آسیب پذیر گروه ها گسل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۱۰۷۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی سخت است اما مدیرعاملی سختتر!
عصر ایران / مدسه کار و کسب ؛ سیدمحمد حسینی* - زندگی سخت است اما مدیرعاملی سختتر است ، چون تصمیمات شما بر زندگی دیگران نیز تأثیر میگذارد. اما موفقیت هم بدون از دست دادن بعضی از داشتهها امکانپذیر نیست. بیشتر مدیرعاملها با مبارزهای سخت مواجهاند. چون نسبت به سرنوشت شرکتشان مسئولیتی منحصربهفرد دارند. آنها هر روز در معرض تصمیمگیری با سطح حساسیت مرگ و زندگی هستند.
کتابهای بیشماری توسط مدیران و رهبران کسب و کار نوشته شده است. مشکل اصلی آنها این است که مسیر موفقیت را مستقیم و سرراست نشان میدهند. اما آقای بن هاروویتز، نویسندهی این کتاب واقعیت را هم در نظر میگیرد، شرایط مبهم و تنگناهای زیاد و تفاوتهای فرهنگی افراد را هم تعریف میکند و توصیفات فوقالعاده ای از شرایط روحی خودش در دوران بحران دارد.
همهی مدیرعاملها خواسته یا ناخواسته شرکتشان را در مواجهه با بحران خواهند دید و باید برای مقابله با آنها مهارت داشته باشند.
اگر مدیرعامل هستید، بار بیشتر مسئولیت تصمیمگیری و عواقب آن بر روی دوش شماست اما این که بخواهید تنها با اتکا به دانش مدیریتی خودتان با مشکلات مواجه شوید، اشتباه است.
کارمندان شرکت هم جزئی از سرمایههای شرکت هستند و منافع شرکت با منافع آنها گره خوردهاست. پس لازم است آنها را تا حد امکان درگیر فرآیند تصمیمگیری و حل بحران کنید.
همانطور که میدانیم، مسئولیت، بدون اختیار و آزادی عمل ارزشی ندارد. کارمندی که مسئولیت دارد ولی اختیار تصمیمگیری ندارد، حس وفاداری به شرکت و شغلش نخواهد داشت.
اکثر مدیران این ذهنیت را دارند که خلاقیت در زمان آرامش خاطر و رشد شرکت باید صورت بگیرد. در حالی که زمانی که شرکت از هر لحاظی دچار تهدید است و احساس میشود وارد سراشیبی سقوط است، باید خلاقیت صورت گیرد. این یکی از مهمترین اصول مدیریت در شرایط بحران است.
حواستان به روح و روان خودتان باشد، این سختترین مبارزهای است که مدیران با آن مواجهاند. دقت داشته باشید که علیرغم کمک گرفتن از کارمندان و مشاوران در نهایت شما به تنهایی باید با مشکلات شرکت مقابله کنید.
یکی از حساساترین کارهایی که هر مدیرعاملی از انجام آن میترسد، اخراج کردن افراد است. شیوهی برخوردتان با این جریانِ اجتناپناپذیر میتواند تأثیری بزرگ بر شرکت تان بگذارد.
زمانی که به این نتیجه رسیدید کارمندی منافع شرکت را به خطر میاندازد، بهترین کار اخراج سریع اوست. تأخیر در اخراج کردنِ فردی که میداند قرار است اخراج شود، تعارض بین او و شرکت را شدیدتر میکند.
هیچکس از رساندن خبر بد، لذت نمیبرد اما نویسنده این کتاب اعتقاد دارد در جریان گذاشتن کارکنان به طور مستقیم امری حیاتی برای کسب موفقیت مدیرعامل است. چرا که مخفیکاری مشکلات ساده اولیه را تبدیل به امری غافلگیرکننده و حلنشدنی میکند. این غافلگیری، اعتماد کارکنان را خدشهدار میکند.
مدیرعامل باید پاسخگوی هر مشکلی در شرکت باشد و از همین رو تحت فشار ذهنی و روانی قرار میگیرد. اگر مدیرعامل هستید با عیان کردن مشکلات شرکت، در واقع آن را به افرادی میسپارید که میتوانند در سریعترین زمان ممکن آن را حل کنند.
برای نحوه ی بیان اخراج مدیران از قبل آمادگی داشته باشید. مدیری که اخراج میکنید قرار نیست برای همیشه هیچ همکاریای نداشته باشد. ممکن است در آینده به نحوی مجبور به همکاری با او باشید. پس شیوه صحبت با او باید معطوف به آینده هم باشد.
عزت نفس انسانها به راحتی خدشهدار می شود و از طرفی به سختی بازسازی میشود. هرگز کسی را که اخراج میکنید، سرزنش نکنید. برخورد منصفانه با مدیر اجراییِ اخراج شده، روی اخلاق و عملکرد تیم اجرایی تأثیر میگذارد و سبب میشود تیم اجرایی بعد از رفتن این عضو هم عملکرد درستی داشته باشند.
بخش منابع انسانی نقش مهمی در این مقوله دارد؛ چراکه کیفیت تعاملات و رفتار کارکنان را رصد میکند. قبل از این که رفتار نادرست یکی از کارمندان، شرکت را با بحران بزرگی مواجه کند، بخش منابع انسانی آن را برطرف میکند.
مدیران شرکتها را بر اساس مدلذهنی و عملکرد میتوان به دو دستهی تصمیمگیرندگان و اجراکنندگان تقسیم کرد.
تصمیمگیرندگان: مدیرانی هستند که بر روی یافتن مسیری که شرکت میخواهد طی کند، تمرکز دارند. به عبارتی جزء مدیران تصمیمگیرنده محسوب می شوند. در واقع آنها چندان در بخش اجرایی دخیل نیستند. اغلب مؤسسین شرکتهای نوپا در این دسته قرار میگیرند، مانند بیل گیتس که از جستجو و اتخاذ تصمیمات استراتژیک و چندساله لذت میبرند. آنها چندان درگیر جزئیات پیادهسازی چشم انداز و برنامه استراتژی نیستند. اغلب اوقات سازمان هایی که توسط این افراد اداره میشوند، عملکردی بینظم و فضایی پر هرجومرج دارند.
اجراکنندگان: مدیریت جزئیات برنامهها، نظارت بر عملکرد و درگیری با تحقیق و برنامهریزی را بیشتر دوست دارند. آنها از تصمیمگیرهای بزرگ و تغییرات شدید لذت نمیبرند، مثلاً دوست ندارند تصمیماتی در زمینهی تغییرات استراتژیک مهم بگیرند. گاهی این مسئله باعث میشود در زمان تصمیمگیریهای مهم کُند عمل کنند.
برای آنها بیش از آن که پاگذاشتن به دنیاهای جدید مهم باشد، حکمرانی هرچه پرقدرت در دنیایی که در حال حاضر در آن قرار دارند مهم است.
داشتن روحیه ای ترکیبی از هر دوی این ویژگیها (تصمیمگیرنده و اجراکننده) است. مثلا رییس فروش یک شرکت ممکن است جزو دستهی اول بوده و از تصمیمگیریهای بزرگ لذت ببرد اما وقتی طرحی کلی در تمام قسمتهای شرکت مطرح می شود و به تأیید همگان میرسد، بعد از آن مدیرفروش باید تمام انرژی خود را بر روی امور اجرایی طرح متمرکز کرده و تصمیمگیریهای بزرگ را به دیگران واگذار کند.
بن هاروویتز مینویسد: در طول این سالها به چند تکنیک برای سر و کله زدن با خودم رسیدهام:
چند نفر دوست پیدا کنید
با اینکه تقریباً غیرممکن است که در تصمیمات دشوار، توصیه فوقالعادهای از آنها دریافت کنید، اما از منظر روانشناسی، صحبت کردن با کسانی که تصمیمات چالشبرانگیز مشابهی را از سر گذراندهاند بسیار مفید است.
افکارتان را روی کاغذ بیاورید
وقتی قرار بود برای هیئت مدیره توضیح دهم که چون شرکتمان سهامی عام است به نظرم بهترین کار این است که تمام مشتریان و تمام درآمدمان را بفروشیم و کسب و کارمان را عوض کنیم، ذهنم واقعاً در هم پیچیده بود. برای نهایی کردن آن تصمیم، شرح مفصلی از استدلالم را یادداشت کردم. فرایند نوشتن این سند باعث شد از روانشناسی خودم فاصله بگیرم و بتوانم به سرعت تصمیم بگیرم.
تمرکزتان روی جاده باشد، نه دیوار
یکی از اولین درسهایی که در مسابقات اتومبیلرانی تعلیم داده میشود این است که وقتی دارید با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت پیچی را دور میزنید، روی دیوار تمرکز نکنید؛ تمرکزتان روی جاده باشد. اگر روی دیوار تمرکز کنید، با مغز توی دیوار خواهید رفت. اگر روی جاده تمرکز کنید، طبق جاده به مسیرتان ادامه خواهید داد.
اداره کردن شرکت هم شبیه همین است. همیشه هزاران چیز وجود دارند که ممکن است درست پیش نروند و کشتیتان را غرق کنند. اگر بیش از حد روی آنها تمرکز کنید، بسیار محتمل است که هم خودتان را دیوانه کنید و هم شرکت را به گِل بنشانید.
به جای فکر کردن به چیزهایی که باید از آنها بر حذر باشید، تمرکزتان را روی جایی که دارید میروید معطوف کنید.
اندریسن معتقد است که کارکنان مطالبات متعددی از شرکت دارند: حقوق، پاداش، اختیار سهام، حوزهی کنترل، عنوان شغلی.
از میان اینها، عناوین شغلی از همه بسیار ارزانتر است، بنابراین منطقی است که بالاترین عناوین شغلی ممکن را به کارکنان بدهیم. اگر با این عناوین حس بهتری پیدا میکنند، بگذارید خوشحال باشند. عناوین شغلی هیچ هزینهای ندارند.
علاوه بر این، با استفاده از روش اندریسن همیشه میتوانید برای رقابت با سایر شرکتها بر سر کارکنان جدید، حداقل در یک جنبه پیشنهاد بهتری ارائه کنید.
در مقابل، در فیسبوک مارک زاکربرگ عناوین را عامدانه بسیار پایینتر از استاندارد میچیند.
قائممقامهای ارشد در شرکتهای دیگر در فیسبوک باید پر و بال عنوان شغلیشان را تا حد مدیر یا سرپرست قیچی کنند.
______________________________
* سیدمحمد حسینی
نویسنده و مدرس مدرسه کار و کسب عصر ایران
تسهیلگر کتابخوانی
مدرس رشد و تعالی
نویسنده کتابهای «قدرت مطالعه» و «صفرتاصد تندخوانی»
عضو شورای کتابخوانی شهرداری تهران و همراهی با بیش از ۲۶سازمان و ۱۲دانشگاه برای آموزش و تسهیل کتابخوانی
آموزش آنلاین به بیش از ۲۰هزار نفر فراگیر
بنیانگذار سایت مرتا